۱۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۹
کد خبر: ۵۹۶۴۷۳
خاطرات حجت الاسلام والمسلمین فرزانه از دوران انقلاب؛

نقش رهبری در مبارزات انقلاب | تمجید شهید مطهری از تسلط آقا بر تفسیر قرآن

نقش رهبری در مبارزات انقلاب | تمجید شهید مطهری از تسلط آقا بر تفسیر قرآن
امام جمعه موقت مشهد در گفت و گو با رسا به بایدها و نبایدهای نظام اسلامی و خطرات تهدید کننده انقلاب اشاره کرد و از آشنایی خود با رهبر معظم انقلاب گفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، اکنون که در چله انقلاب به سر می بریم و فراز و فرودهای بسیاری را سپری کردیم و با وجود دشمنی های بسیار به لطف خدا و مدد ائمه معصومین چهل سال پیشرفت و اقتدار را با افتخار به گذشته و امید به آینده می گذرانیم تصمیم گرفتیم با یکی از مبارزان سیاسی و بزرگان عرصه جهاد با طاغوت که درد و رنج زندان و شکنجه را تحمل کرده و تا کنون در این مسیر با مسؤولیت های مختلف به این نظام خدمت کرده است گفت و گو کنیم.

حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر فرزانه دبیر شورای عالی حوزه علمیه خراسان و امام جمعه موقت مشهد که پیش از این، بیش از 20 سال عهده دار کرسی ریاست دانشگاه علوم اسلامی رضوی بوده و پس از شهادت شهید هاشمی نژاد تا زمان تعطیل شدن حزب جمهوری اسلامی در مشهد دبیر این حزب بوده است متولد 1323 هجری شمسی در گناباد است و تحصیلات خود را از سال 1342 در آنجا آغاز کرده و اکنون در خدمت ایشان هستیم تا از خاطراتشان با ما سخن بگویند...

رسا - حاج آقای فرزانه بفرمایید که زمان آغاز مبارزات سیاسی شما از چه سالی بود؟

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: از سال 1342 تحصیلاتم را در گناباد آغاز کردم و سال 44 به مشهد آمدم که از محضر استادانی همچون ادیب نیشابوری، مرحوم آیت الله صالحی، مقام معظم رهبری و به دنبال آن از درس مرحوم آیت الله فلسفی و آیت الله مرتضوی استفاده کردم.

سال ۵۵ در مشهد دستگیر و به تهران منتقل شدم که تا ۱۵ خرداد ۵۷ در زندان بودم؛ سخنرانی به دستور مقام معظم رهبری در مسجد قبا که شهید مفتح در آنجا نماز می خواند دلیل دستگیری من توسط ساواک بود.

پس از انتقال به تهران من را ابتدا به کمیته مشترک که الان موزه عبرت است بردند بعد زندان قصر و اوین، در محضر مرحوم آیت الله طالقانی، منتظری، هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی بودم  بعد ۱۱ ماه به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شدم و تا ۱۵ خرداد ۵۷ در آنجا بودم. چند روزی از محکومیت من باقی مانده بود که به خاطر موج انقلاب خیلی از زندانیان سیاسی را آزاد می کردند.

آشنایی با مقام معظم رهبری

رسا - آشنایی شما با مقام رهبری از زمان زلزله فردوس بود؟

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: از حدود سال ۴۶ یا قبل آن بود اما در زلزله فردوس همراه مقام معظم رهبری بودم و انس بیشتری گرفتیم تا زمان رفتن به زندان که یک دوره آموزش های اسلامی ویژه، برای افراد محدودی داشتند. الفبای سیاسی و مسائل فرهنگی را از ایشان فرا گرفتم در دو کتاب رسائل و کفایه هم استاد من بودند.

رسا - خاطره ای بیاد ماندنی از همراهی با مقام معظم رهبری بیان کنید.

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: زمانی که در تهران منبر می رفتم ایشان حق منبر رفتن نداشتند در یک جلسه ای که ایشان، مرحوم بهشتی، مطهری، دکتر شریعتی و مفتح بودند ایشان پرسیدند امروز کجا رفتی؟ گفتم رفتم زندان اوین را ببینم ایشان خندیدند و فرمودند رفتید خانه خودتان را ببینید؟

بعد آزادی از زندان حضرت آقا به همراه مرحوم آیت الله طبسی به منزل ما آمدند و فرمودند به همان اندازه که از تشکیل جمهوری اسلامی خوشحال می شدم از آزادی شما هم شاد شدم من آن روز برای اولین بار این تعبیر را از ایشان شنیدم به طور کلی همه زندگی ما از ایشان خاطره است. الان نیز گاهی ارتباط داریم، آخرین مسؤولیت من دبیر شورای عالی حوزه علمیه خراسان است که این انتصاب از سوی ایشان صورت گرفته است.

حضور رهبر انقلاب در هسته نخست عرصه مبارزه با طاغوت در مشهد

رسا -  هسته سیاسی مبارزه علیه شاه در مشهد چه کسانی بودند؟

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: در کل در حوزه مشهد سه نفر بودند که در عرصه مبارزه با شاه در مشهد مشهور بودند و هر سه طرفدار امام بودند مرحوم طبسی، شهید هاشمی نژاد و مقام رهبری.

حضرت آقا تاثیر زیادی روی شکل دهی فکر و ذهن من و ورود به صحنه انقلاب داشتند در مسجد کرامت و مسجد امام حسن مجتبی جلسه تفسیر و نهج البلاغه با حضور ایشان داشتیم.

ایشان به لحاظ علمی در همان زمان هم مجتهد بودند به لحاظ سیاسی فوق العاده هوشمند بودند، به لحاظ اسلامی فردی ممتاز بودند، در زندگی ائمه خیلی کار کرده اند، در قرآن متخصص بودند، تفسیری که ایشان شروع کردند در گذشته و امروز در مشهد سابقه نداشت.

شبی در نماز مغرب که آیت الله بهشتی و مطهری هم حضور داشتند ایشان نماز را اقامه کردند و در بین نماز سوره صف را به زیبایی ترجمه کردند که شهید مطهری گفت آقای خامنه ای یک متخصص در قرآن است.

ایشان بیش از 5 یا 6 بار تبعید شده و به زندان رفتند از مبارزه خسته نمی شدند و همیشه با نشاط و سر حال و قوی بودند اعتقاد عجیبی به امام داشتند و به ما می گفتند اندیشه من یک قطره از اندیشه امام است.

حضرت آقا قبل از انقلاب یک شب خواب دیدند که امام در مشهد از دنیا رفته و ایشان را تشییع کردند. هنگام دفن برای آخرین بار که خواستند صورت امام را مشاهده کنند می ببینند قسمت بالای بدن امام از توی تابوت حرکت کرد و با انگشت اشاره کردند و گفتند که تو داری یوسف می شوی و سه بار این جمله را تکرار کردند. ایشان این خواب را برای مادرشان تعریف می کنند که چنین تعبیر کردند که تو مانند یوسف از این زندان به آن زندان می روی.

سراسر وجود مقام معظم رهبری ایمان و مبارزه بود خوب می توانستند نیروهای مستعد را بشناسند، خوب آزاد کنند خوب قبضه و هدایت کنند، افراد را از جهل رها می کردند بعد قبضه و هدایت می کردند کسی مثل ایشان را ندیدم جدای از حضرت امام که جایگاه شان محفوظ بود، چنین باشند که در افراد نفوذ داشته باشند ایشان دست پخت امام بودند و افرادی مثل سردار سلیمانی و شهید همدانی، نیروهای مستعد انقلابی را تربیت کردند.

روشنگری و مبارزه علیه شاه

رسا - از دستگیری ها توسط ساواک و زندان رفتنتان بگویید.

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: چند بار دستگیر شدم زمانی که دو سال دستگیر شدم یکی از بحثهایی که تأکید می کردم بحث توحید بود، کسی که به توحید اعتقاد دارد باید شناخت و اخلاص داشته باشد آنچه خداوند می خواهد باید در جامعه پیاده شود و هیچ کس غیر از خدا نباید در جامعه حاکم باشد، نسبت به مستضعفان تأکید بسیار بود، بحث از عدالت می کردیم و همه جا می خواستیم مردم را با همه محدودیت ها برای یک حرکت عظیم آماده کنیم.

در طبس در دهه فاطمیه یک شب صحبت از نفت کردم توسط رییس شهربانی دستگیر شدم گفتم چرا دستگیر شدم گفتند به خاطر صحبت درباره نفت! خندیدم و گفتم هر کسی که نفت بگوید دستگیر می شود؟ گفتند این نفت در کلام شما غیر از آن نفت است که دیگران می گویند گفتیم نفت مربوط به همه ملت است. در کل گفتار ما به شکلی پیش رفت که گفتیم این نظام نباید باشد و در ادامه از ارمغان های نظام اسلامی گفتیم که در نظام شاهنشاهی وجود نداشت. طاغوت را طوری معنا می کردیم که مردم سراغ حکومت وقت و شاه می رفتند.

سوء قصد توسط منافقین

رسا - خط مبارزات شما در طول این چهل سال که از انقلاب گذشته چگونه است؟

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: چهل سال گذشت اما همیشه دست هدایت مقام رهبری بالای سر من بود تا زمان تعطیل شدن حزب جمهوری اسلامی بعد از شهید هاشمی نژاد در خراسان دبیر حزب جمهوری اسلامی بودم و در آن قالب، مبارزات سیاسی داشتم یک بار هم در  سال های اول انقلاب زمان منافقین، مورد سوء قصد قرار گرفتم از مرکز حزب در ساختمانی که شهید هاشمی نژاد به شهادت رسید بیرون آمدم دوتا پاسدار همراه من بودند اما خودم پشت فرمان بودم که وقتی از روبرو شلیک کردند به پایین شیشه خورد و آنها هم فرار کردند.

مقام معظم رهبری همواره اصرار داشتند ضمن شرکت در مبارزات و بازدید از جبهه ها کارهای فرهنگی نیز انجام دهیم از سال ۶۰ تا ۷۰ چون تحت محافظت بودم به عنوان یک رزمنده نمی توانستم به جبهه بروم برای همین مسؤولیت دانشگاه علوم اسلامی رضوی را پذیرفتم  و ۲۷ سال این مسؤلیت طول کشید.

امام جمعه موقت مشهد

رسا - شما امام جمعه موقت مشهد هم هستید زمان این انتصاب چه موقع بوده و خاطره ای از یک خطبه پرشورتان بیان کنید.

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: دقیق خاطرم نیست اما از زمان بیماری مرحوم آیت الله عبادی حدود ۲۰ سالی می شود.

در یک نماز جمعه داستان خبرنگار عراقی را که با کفش به بوش حمله کرد تعریف کردم که مصادف با ایام برگزاری حج بود گفتم هر یک از مقررات و قوانین اسلامی یک ظاهر و یک باطن دارد، یک روح و یک جسم دارد، جسم رمی جمرات سنگی است که مردم به شیطان فرضی می زنند و روح آن کفشی است که این عراقی به بوش زد چون شیطان را خوب شناخت مردم از این تشبیه به وجد آمدند و تکبیر گفتند.

دغدغه ها و باید و نبایدهای نظام اسلامی در آستانه چهل سالگی

رسا - اکنون که در چهل سالگی انقلاب به سر می بریم دغدغه شما در مورد انقلاب چیست؟

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: دغدغه من برای انقلاب بیرون از مرزها نیست چون معتقدم حق پیروز و باطل شکست پذیر است پیروزی حق بر باطل یک سنت الهی است و خود پیروزی انقلاب اسلامی دلیل قطعی بر پیروزی حق بر باطل است باطل هر که باشد شکست پذیر است چهل سال است ابرقدرت های علمی، تکنولوژی، اقتصادی با این انقلاب می جنگندند به هیچ یک از خواسته های خودشان نرسیده اند بلکه این انقلاب بود که بر آنها هجوم آورد و توانست عراق را از حلقومشان درآورد سوریه، یمن، فلسطین و افغانستان را نگه دارد.

آنچه برای من دغدغه است چند باید و نباید است مثل اینکه عدالت به حد مطلوب نرسد، شهید بهشتی می گفتند عدالت یک باید است که لازم است به حد ممکن برسد ما نمی توانیم انقلاب را بدون گسترش عدالت در جامعه نگه داریم.

اشرافی گری در جامعه نباید وجود داشته باشد اشرافی گری با روح اسلام ناسازگار است هرجا وارد شود تخریب می کند چنان که شخص پیامبر به خصوص امیرالمؤمنان علی(ع) به اشرافی گری حساس بودند و حتی ایشان به قاضی خود(شریح) و استاندار بصره صریحا نامه نوشتند و اعتراض کردند. اشرافی گری مرضی مزمن است که می تواند به فرهنگ تبدیل شود اگر مسؤولان به این سمت حرکت کنند در این حالت طبقه مستضعف نیز می خواهد چنین باشد.

زمان دولت مرحوم رجایی و خود آقا چنین چیزی نبود اما زمینه آن بعد جنگ ایران و عراق و آغاز سازندگی شروع شد برخلاف جنگ که پول در جبهه مصرف می شد پول در دست مردم بود، آن زمان حضرت آقا فرمودند توسعه نباید بدون توجه به عدالت باشد، متأسفانه یکی از حرکاتی که ریشه کن نشد همین اشرافی گری است.

اختلاف در جامعه نباید باشد اختلافاتی که امتها را متفرق می کند، ریشه اختلاف سیاسی در حرکت های سیاسی است که در قالب یک حزب و جبهه در جامعه تحقق پیدا می کند و به جای اینکه حافظ ارزشهای انقلاب باشد حافظ باند می شوند و وقتی که یک حزب به یک باند تبدیل شد دیگر نمی تواند مؤثر باشد همه اش ضرر است و اولین تأثیر آن در جامعه اختلاف بین مردم است، البته اگر مردم احساس کنند که مسؤولان مسابقه ای برای جمع آوری ثروت گذاشته اند تکاثر در مسؤولان ابهام در مردم ایجاد کرده سوال ایجاد می کند و تبدیل به اختلاف می شود که این خطرناک است.

بصیرت لازمه جامعه اسلامی است عدم بصیرت یک ملت یعنی هدف خود را گم کرده و دشمن و جبهه خود را نشناسد یا نسبت به آن حساس نباشد جبهه دشمن را نداند کجاست همانگونه که در تاریخ اسلام در کربلا در روز عاشورا و در جنگ صفین عدم بصیرت خود را نشان داد نماز می خواندند اما جلوی امام ایستادند چون راه خود را گم کرده بودند.

رشد علمی دیگر لازمه حکومت اسلامی است امیرمومنان علی(ع) قدرت برتر را علم می داند. «العلم السلطان» حمایت از محرومان هم از دیگر باید های جامعه اسلامی است اگر زمانی از محرومان و به گفته امام از پا برهنگان که به انقلاب کمک کرده و می کنند فراموش کنیم نظام و انقلاب دچار مشکل می شود همان گونه که پیامبر در جنگ بدر با تقسیم مساوی غنایم بین همه به سعد بن ابی وقاص معترض فرمودند: اسلام به کمک و دعای همین محرومان پیروز شد. پیامبر عامل پیروزی را رهروان می دانند.

ما در بیرون دغدغه نداریم، دغدغه در داخل است نسبت به خارج باید آنها را بشناسیم، نترسیم و در مقابل فشارها مقاومت کنیم.

خطر باندبازی برای انقلاب

رسا - در یکی از خطبه هایتان باندبازی را سم مهلکی برای انقلاب بیان کردید در این باره توضیح بدهید.

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: اگر حزب و تشکیلات به مرض باندبازی و باندگرایی مبتلا شود اولین خطرش فکر کردن به خود است نه ملت و انقلاب! اگر به قدرت برسد شایسته سالاری را مراعات نمی کند و افراد برای مسؤولیت ها را از حزب خود بدون صلاحیت انتخاب می کند. ضمن اینکه به مسائل اصلی انقلاب نمی پردازند اینکه مشکل انقلاب چیست و چه کنیم برطرف شد؟

اینگونه احزاب و باندها، رهبری را تا جایی که خودشان می پسندند قبول دارند و بعد آن راه خود را در پیش می گیرند. مقام معظم رهبری در زمان انتخابات توصیه فرمودند که مردم راه خود را بروند و وابسته به احزاب نباشند که البته این کلام نقل به مضمون است. احزاب اگر به قدرت برسند چنان که گفتم می شود و اگر این احزاب و باندها به قدرت نرسند دیگران را که در مصدر قدرت هستند تخریب می کنند. این مشکل تشکیلات سیاسی و احزاب در صورت دچار شدن به باندبازی است.

در یک خطبه نماز جمعه از دو مجله صحبت کردم که در یکی عکس مقام معظم رهبری را بزرگ کرده و پشت ایشان افراد خاصی را گذاشته بود و در مجله ای دیگر عکسی از آیت الله هاشمی کار شد به همین شکل که افراد دیگری پشت آقای هاشمی بودند من تماس گرفتم و فهمیدم نظر حضرت آقا منفی است با این گونه کارها، بنابراین در نماز جمعه گفتم این مجله آمریکایی نیست اما همان چیزی را که آمریکا می خواهد انجام می دهد این عمل یعنی ایجاد تفرقه و دو دستگی، چند نفری اعتراض کردند چرا اسم آقای هاشمی را آوردم در حالی که اینطور عنوان می کردند مهم برای آنها اسم مجله بود چون حامی آن بودند خب این کار حزب است این گونه عمل می کند.

رسا - آیا شما با آیت الله علم الهدی اشتراک فکری دارید؟

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه(با لبخند) هر دو امام جمعه هستیم، خطبه می خوانیم و از انقلاب دفاع می کنیم یکی هستیم گاهی یک مسأله با دو ادبیات بیان می شود حرف یکی است با دو لحن و ادبیات بیان می شود الحمدالله آقای علم الهدی موفق هستند و خوب دفاع می کنند. مهم این است که در خطبه ها هم گفتم، مردم انتظار دارند ما از سه گزینه نظام اسلامی، رهبری نظام و مردم دفاع کنیم.

یادتان هست که یک مادر شهید به آقای احمدی نژاد که رفته بود بهشت زهرا، گفت رهبری را اذیت نکنید من دو فرزندم را در جنگ زمان امام دادم و حالا آمادگی دارم دو فرزند دیگرم را فدای رهبر کنم. خب وقتی یک مادر چنین می گوید من طلبه که بیشتر از این نیستم.

این سه گزینه قابل دفاع در حد دادن همه چیز انسان است اما دفاع از شخص و یا حزب کنیم که چه شود؟! یادم نمی رود بنی صدر جوی درست کرده بود که گاهی در یک سخنرانی شهید بهشتی برخی علیه و عده ای به نفع ایشان شعار می دادند لحنشان یادم است که گفتند برای افراد شعار ندهید برای ارزش ها شعار بدهید.

جمهوری اسلامی میدان مسابقه خوبی ها است

رسا - از مصاحبت و هم کلامی با شما لذت بردیم کلام پایانی یا نکته ای قابل گفتن اگر دارید بیان بفرمایید.

حجت الاسلام والمسلمین فرزانه: نظام اسلامی از بیان امیرمومنان علی(ع) استفاده می کنیم که یک میدان مسابقه است نظام اسلامی همه عوامل تحرک در آن  جمع شده و موانع برطرف شده تا مسؤلان و مردم در هر حدی که بخواهند بتوانند اسلامی زندگی کنند و رابطه خویش با خدا را نزدیک و خوب فعالیت کنند پس در خوبی ها سبقت بگیرید، میدان جمهوری اسلامی میدان مسابقه در خوبی ها است. اینجا فضا باز است امکانات و قدرت در اختیار دین است بهره ببرید چیزی که در قبل انقلاب نسبت به تفکر اسلامی بود خلاصه می شد در زندان و تبعید و دین پشتوانه ای نداشت هرجا سخنرانی می کردیم یادداشت برداری می کردندو بعد به حساب ما می رسیدند.  میدان نظام اسلامی است که جوان انقلاب ندیده برایش سینه سپر می کند و در این مسیر شهید می شود در این میدان است که شهید فهمیده ها، حججی ها و سردار سلیمانی ها پا گرفتند. والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته.

رسا ـ سپاس از اینکه زمان ارزشمند خودتان را برای ثبت و ضبط خاطرات انقلاب و دوران جهاد و مبارزه علیه طاغوت در اختیار ما قرار دادید./933/گ403/ب1

جواد رستمی
ارسال نظرات